هبوط
اجتماعی فرهنگی

 

پدر از پسرش پرسید: امتحان ریاضی امروزت چطور بود؟

پسر: یكی از جوابهام غلط بود.

پدر: معلمتون چند تا سؤال داده بود؟

پسر:پنج تا.

پدر: این خیلی عالیه، پس بقیه سؤال ها رو درست حل كردی؟

پسر: نه دیگه، اصلا وقت نشد به بقیه نگاه كنم..!!

 


 

مادر از دخترش پرسید: دخترم، چرا پر كردن نمكدونها این قدر طول كشید؟!
دختر: آخه سوراخهای سرش خیلی تنگ بود!!!

 


 

به غضنفر میگن نظرت در باره ی توپ فوتبال چیه؟ یه كم فكر می كنه میگه:شطرنج گردالی..؟!

 


 

از غضنفر میپرسن میدونی چرا غواصان از پشت میپرن تو دریا؟میگه خوب اگه از جلو بپرن میوفتن تو قایق

 


 

غضنفر به خدا میگه 10000000 سال برات چقدره؟ میگه 1 دقیقه
غضنفر باز میگه ای خدا 10000000 تومان پول برات چقدره؟ میگه 1 تومان
میگه پس 1 تومان به من بده
خدا میگه 1 دقیقه واسا

 


 

تهرانیه تو حج، پرده كعبه رو گرفته بود می گفت: خدایا توبه... دیگه برای غضنفر جوك نمی سازم! یه دفعه غضنفر میزنه رو شونش میگه : داداش قبله از كدوم طرفه؟ تهرانیه داد میزنه: خدایا! خاطره كه می تونم تعریف كنم؟

 




تاریخ: دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:,
ارسال توسط عباس کمالخانی

صفحه قبل 1 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 672
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1



Alternative content